چگونه به مسافران وب در پیدا کردن راهشان کمک کنیم ؟ممکن است سایت شما پر از اطلاعات مفید در رابطه با محصولات یا خدمات شما باشد. اما اگر بازدیدکنندگان سایت شما نتوانند راه خود را براحتی در میان صفحات شما پیدا کنند دیگر هرگز آن سایت باز نخواهند گشت! در کنار داشتن اطلاعات مفید، مهم ترین نکته در طراحی یک وب سایت طراحی صحیح پیوندهای بین صفحات آن سایت است که متاسفانه این نکته در طراحی بیشتر وب سایت ها نادیده گرفته می شود . 9 نکته ای که در ادامه خواهید خواند به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید پیوندهای بین صفحات وب سایتتان را کاراتر و اصولی تر طراحی نمایید.
. نکته 1: از لینکهای متنی استفاده کنید!شاید استفاده از تصاویر یا اشکال گرافیکی در سایت بسیار وسوسه انگیز و اغوا کننده باشد اما بعضی مواقع یک کم هم بسیار زیاد است ! تا جایی که برایتان امکان دارد سعی کنید که پیوندهای موجود بین صفحاتتان را بصورت لینک های متنی طراحی کنید، زیرا این نوع لینکها بسیار موثر تر از لینکهای تصویری یا گرافیکی عمل می کنند . مطالعات نشان داده که اکثر بازدید کنندگان سایتها ابتدا لینکهای متنی را خوانده و سپس به سراغ لینکهای تصویری یا گرافیکی می روند .
نکته 2: یک راه حل خوب برای استفاده از لینکهای گرافیکی!اگر شما ناچارید که از لینکهای تصویری یا گرافیکی در وب سایتتان استفاده نمایید حتما از پارامتر Alt برای تصویرتان استفاده کنید . استفاده از این پارامتر در طراحی لینکهای تصویری باعث می شود که کاربرانی که از کاوشگرهای متنی مانند lynx استفاده می کنند یا کاربرانی که گرافیک و تصویر را در کاوشگرهای خود غیر فعال کرده اند نیز بتوانند راه خود را در میان صفحات وب سایت شما پیدا کنند .به علاوه سعی کنید حتما در قسمت پایین هر صفحه با استفاده از لینکهای متنی راهنمایی واضح از سایتتان ارائه دهید تا صفحات اصلی سایت شما از این طریق نیز قابل دسترسی باشند .
نکته 3: یک صفحه با عنوان نقشه سایت طراحی کنید .صفحه نقشه سایت می تواند یک راهنمای بسیار خوب برای کاربران سایت شما باشد. در طراحی صفحه نقشه سایتتان سعی کنید از یک ساختار درختی استفاده کنید بگونه ای که بخشهای مهم سایت بطور واضح در آن مشخص شده باشد و صفحات مربوط به هر کدام از بخشها به صورت زیر مجموعه آن بخش نمایش داده شوند . برای مثال می توانید سایت خود را به 4 بخش اصلی شامل محصولات، خدمات، سوال های رایج و تماس تقسیم کرده و عناوین صفحات مرتبط با هر یک از این بخش ها را در زیر آن قرار دهید بصورتی که به صفحه مربوط به خود لینک شوند . برای آشنایی بیشتر با ساختار نقشه سایت پیشنهاد می کنم که به چند وب سایت بزرگ مراجعه کنید و صفحه نقشه آنها را بررسی کنید.
نکته چهارم : از بکار بردن فریم پرهیز کنید.تا جایی که امکان دارد سعی کنید از بکار بردن فریم در طراحی وب سایتتان پرهیز کنید. اکثر مرورگرهای رایج با نمایش فریم ها مشکل دارند و ممکن است کاربران هنگامی که در صفحه مقابل خود با چندین اسکرول بار مختلف روبرو می شوند به طور کامل گیج شوند ! اگر ناچارید که حتما از فریم ها در طراحی سایت خود استفاده نمایید پس خودتان را برای دوبرابر شدن کار آماده کنید زیرا لازم است که یک نسخه بدون فریم هم از سایتتان بسازید تا کاربرانی که کاوشگرهای آنها فریم ها را پشتیبانی نمی کند هم بتوانند از سایت شما استفاده نمایند.
نکته پنجم : از لینکهای حرکت دار بپرهیزید !در طراحی صفحات خود سعی کنید از بکار بردن لینکهایی که در حال حرکت هستند یا لینکهایی که دائما تغییر رنگ می دهند یا چشمک می زنند پرهیز کنید . همچنین سعی نکنید که لینکهای بازدید شده و بازدید نشده را با تفاوت رنگ از یکدیگر متمایز کنید . تصور بر این است که اینکار بازدید کننده را در پیدا کردن راهش در میان صفحات کمک خواهد کرد اما بررسی ها نشان داده اینکار تنها باعث گیج شدن بازدید کننده ها می شود !
نکته 6 : فقط چند کلیک آنورتر!محتویات سایت خود را همیشه در دسترس بازدید کننده نگاه دارید . هر صفحه از سایت شما باید از طریق هر صفحه دیگر قابل دسترسی باشد . سعی کنید پیوندهای میان صفحاتتان را طوری طراحی کنید که بازدید کننده در هر کجای سایت که باشد بتواند با حداکثر 4 کلیک خود را به صفحه مورد نظر برساند. شما باید به طور مرتب ساختار صفحات و ارتباط بین آنها را در سایتتان بررسی کرده و مشکلات احتمالی را بر طرف نمایید. بازدید کننده ها برای این به سایت شما می آیند که با شما و خدماتتان آشنا بشوند پس بهتراست کاری نکنید که آنها واردار شوند برای کسب اطلاعات در سایت شما حفاری کنند!
نکته 7 : جستجو چرا ؟ فقط لینک !بعضی از سایتها سیستمی برای جستجو در میان اطلاعات خود دارند . اما سعی کنید تا جایی که امکان دارد از قرار دادن این سیستم در سایتتان بپرهیزید. حتی بهترین موتورهای جستجو هم در بعضی موارد نتایجی غیر از آنچه که شما می خواهید به شما ارائه می دهند و این باعث گیج و گم شدن شما در میان صفحات می گردد. در ضمن بیشتر کاربران هم طرز استفاده مفید از موتورجستجو را بلد نیستند. بنابراین پیشنهاد می شود که بجای استفاده از سیستم جستجو در سایتتان پیوندهای بین صفحاتتان را طوری دقیق و کارا طراحی کنید تا کاربران براحتی بتوانند از طریق لینکها به اطلاعات مورد نیاز خود دستیابی پیدا کنند و نیازی به استفاده از سیستم جستجو نباشد.
نکته 8 : مسیرهای متعددی در نظر بگیرید !سعی کنید در طراحی پیوندهای بین صفحات سایت خود طوری عمل کنید که برای دستیابی به هر صفحه بیش از یک مسیر وجود داشته باشد و کاربران خود را به یک مسیر محدود نکنید . به عنوان راه حل در بیشتر سایتها از منوهای کرکره ای استفاده می شود که راهی موثر برای قرار دادن مسیرهای متفاوت در صفحه است بدون اینکه فضای زیادی در صفحه اشغال کند.
نکته 9 : اطلاعاتتان را متمرکز کنید !سعی نکنید در سایتتان محل های زیادی را طراحی کنید و اطلاعاتتان را در میان آنها پراکنده کنید چون در این صورت ممکن است کاربرانتان در میان انبوه صفحات سایت شما غرق شوند ! پراکندگی اطلاعات جزو مشخصه های یک وب سایت خوب نیست. منبع: developer1.ir
هرچند One mini در طراحی و مشخصات تا حد نسبتاً زیادی به برادر بزرگ خود شباهت دارد، اما تفاوت های قابل ملاحظه ای نیز بین این دو گوشی به چشم می خورد. با وجوی که بدنه One mini یکپارچه به نظر رسیده و با دارا بودن وجه پشتی آلومینیومی از صلابت خاصی برخوردار است، اما بر خلاف برادر بزرگتر، خبری از فلز جلاداده شده در کناره های گوشی نیست و این کناره ها از جنس ارزانتر پلیکربنات ساخته شده. بنا به گفته اچ تی سی ساخت گوشی One mini با توجه به کوچکتر بودن آن ساده تر از One است که به نوبه خود در کنار قابلیت های پائین تر می تواند به کاهش قیمت این گوشی کمک نماید.
با دارا بودن چیپ ست Snapdragon 400 کوالکام مشتمل بر پردازنده دو هسته ای 1.4 گیگاهرتزی Krait 300 و واحد پردازش گرافیکی Adreno 305 می توان انتظار توان پردازشی مناسبی را از One mini داشت که البته در قیاس با One که به Snapdragon 600 با پردازنده 4 هسته ای 1.7 گیگاهرتزی و واحد چردازش گرافیکی Adreno 320 مجهز است باز هم نمی تواند عرض اندام کند. One mini به RAM یک گیگابایتی (نصف RAM گوشی One) و حافظه داخلی 16 گیگابایت (که تقریباً 11 گیگابایت آن در اختیار کاربر خواهد بود) مجهز است و امکان افزودن حافظه از طریق کارت حافظه نیز در آن وجود ندارد.
One mini از یک صفحه نمایش 4.3 اینچی با رزولوشن 720x1280 پیکسل که تراکم مناسب 341 پیکسل در اینچ را به دست می دهد بهره می برد که باز هم در مقابل صفحه نمایش 4.7 اینچی One با رزولوشن 1080x1920 و تراکم 469 پیکسل در اینچ حرف چندانی برای گفتن ندارد. صفحه نمایش One mini از نوع Super LCD2 است و پوشش محافظ Corning Gorilla Glass 3 ضامن مقاومت آن در مقابل خط و خش خواهد بود.
طبق گفته اچ تی سی گوشی One mini از سیستم تصویربرداری مشابه با HTC One بهره می برد. بدین ترتیب این گوشی نیز از HTC Image Sence و دوربین 4 مگاپیکسلی با سنسور UltraPixel برخوردار است که بنا به گفته اچ تی سی می تواند تا 300 درصد بیشتر از دوربین اسمارت فون های متداول نورگیری نماید. البته یک کاستی دوربین One mini مجهز نبودن به تثبیت کننده تصویر اپتیکال است که در شرایط نوری بد می تواند به کاهش کیفیت تصویر یا کند شدن سرعت شاتر بینجامد.
فلش هوشمند One mini نیز همانند فلش One به طور خودکار بر اساس فاصله سوژه تا دوربین یکی از 5 سطح مختلف نوردهی را به کار می برد. با HTC Zoe نیز امکان فیلمبرداری سه ثانیه برای ثبت لحظات به صورت متحرک برای کاربر فراهم شده است.
One mini از فیلمبرداری فول اچ دی 1080p با سرعت 30 فریم پشتیبانی می کند و مجهز به قابلیت HDR Video (دامنه داینامیک بالا) است که فیلم برداری با کیفیت مناسب در صحنه هایی که گستره نوری وسیعی را دارند (تاریکی و روشنایی زیاد در کنار هم) میسر می سازد. Video Highlights امکان تهیه فیلم های 30 ثانیه ای را بدون نیاز به مهارت و در اختیار داشتن نرم افزارهای ویرایش ویدیو به راحتی در اختیار کاربر One mini قرار می دهد.
در One mini نیز شاهد به کار گیری فناوری BoomSound اچ تی سی هستیم. اسپیکرهایی مشابه با اسپیکرهای One در بالا و پائین سطح رویی One mini خودنمایی می کند که با توجه به مجهز بودن به تقویت کننده داخلی و بهره گیری از فناوری Beats Audio می توان صدای استریو شفاف و بلندی را از One mini انتظار داشت.
گوشی HTC One mini به نسخه 4.2.2 سیستم عامل اندروید گوگل -- ملقب به جلی بین -- مجهز است و از نسخه 5 واسط کاربر HTC Sence بهره می برد. بدین ترتیب شاهد خودنمایی نیوز اگریگیتور Blink Feed با بیش از 1,400 منبع محتوا و خبر (که البته برای بازارهای مختلف متفاوت خواهد بود) بر روی نخستین صفحه خانگی این گوشی هستیم.
امکانات ارتباطی گوناگونی نظیر بلوتوث 4، ارتباط بی سیم DLNA برای استریم نمودن ویدیو به تلویزیون و کامپیوتر های سازگار، +GPS و GLONASS برای گوشی One mini در نظر گرفته شده و بر خلاف گوشی One که در برخی از بازارها با قابلیت ارتباطات نزدیک برد (NFC) عرضه می شود به نظر می رسد که چنین گزینه ای برای One mini در نظر گرفته نشده است.
HTC One mini از پشتیبانی انواع شبکه های 3G ،2G و 4G (ارتباطات سریع LTE) با گستره وسیعی از فرکانس ها برخوردار است که تقریباً این گوشی را با هر بازاری سازگار می کند.
اسمارت فون زیبای One mini در دو رنگ نقره ای و مشکی از ماه آگوست 2013 (نیمه دوم مرداد 1392 به بعد) در برخی بازارها با قیمت تقریبی 449 یورو عرضه خواهد شد. عرضه گسترده تر این محصول از ماه سپتامبر صورت خواهد گرفت.
در کل می توان گفت که عرضه One mini توسط اچ تی سی مکمل خوبی برای عرضه One خواهد بود و می تواند به جذب گستره وسیع تری از کاربران به این کمپانی بینجامد. شاید بتوان HTC One mini را به نوعی پاسخی به عرضه Galaxy S4 mini با صفحه نمایش 4.3 اینچی توسط سامسونگ دانست و بدین ترتیب جبهه رقابت دو کمپانی نیز وسیع تر از قبل خواهد شد.
رایامحک پردازش
بررسی 6 جریان تأثیرگذار بر شبکههای آینده ماهنامه شبکه - خرداد 1392 شماره 145
منبع: آرستکنيکا ترجمه: احمد شريفپور
اشاره: ماهنامه شبکه - مراکز داده سازمانی در حال تجربه تغییری اساسی هستند. تغییری که مشابه آن از زمان جایگزین شدن مینفریمها با سرورهای اینتلی، دیده نشده بود. موضوع تنها پلتفرم سرور نیست. کل زیرساخت این مراکز داده از پایین تا بالا دستخوش تغییر خواهد شد ...
مراکز داده سازمانی در حال تجربه تغییری اساسی هستند. تغییری که مشابه آن از زمان جایگزین شدن مینفریمها با سرورهای اینتلی، دیده نشده بود. موضوع تنها پلتفرم سرور نیست. کل زیرساخت این مراکز داده از پایین تا بالا دستخوش تغییر خواهد شد چراکه کاربریهای مختلف این مراکز داده در حال مهاجرت به سمت ابرهای خصوصی و عمومی هستند، شبکهها سریعتر میشوند و مجازیسازی به چیزی طبیعی تبدیل شده است. همه این تحولات به این معنی است که مراکز داده آینده با نمونههای کنونی به شدت متفاوت خواهند بود. پردازندهها، سیستمها و فضای ذخیرهسازی بهتر با یکدیگر یکپارچه و بیش از پیش مجازی خواهند شد. همچنین بهتر میتوانند از شبکههای بهتر و پهنای باند اینترنت استفاده کنند. پیشرفتهای حاصل در شبکهها در قلب تمام این تغییرات قرار دارند. در این نوشتار به بررسی 6 جریانی خواهیم پرداخت که نیروی محرکه انقلاب نسلبعدی مراکز داده را تأمین میکنند و میبینیم که دستاندرکاران IT و حتی استفاده کنندگان نهایی برای کسب آمادگی لازم برای روبهرویی با این تغییرات به چه اقداماتی نیاز دارند. شبکههای نرمافزاری با سرمایهگذاری فراوان سازمانها در زمینه مجازیسازی و ابرهای ترکیبی (Hybrid Clouds) یک جای کار هنوز میلنگد: امکان تخصیص سریع اتصالات شبکه در هنگام کار سیستمها. در بیشتر مواقع این موضوع به دلیل مشکلات سیاستگذاری یا روندهای اجرایی به وجود میآید. قسمتی از این مشکل را میتوان با ایجاد زیرساخت شبکه مجازی برطرف کرد. این زیرساخت میتواند بهسادگی در هنگام برپاسازی یک SAN یا سرور به آن تخصیص داده شود. ایدهای که در پس این شبکه تعریف شده با نرمافزار یا SDN (سرنام Software Defined Network) وجود دارد، چندان جدید نیست. در واقع عمر این اصطلاح از یک دهه هم بیشتر است. یکی از تعاریف کارآمد SDN جداسازی عملکردهای دادهای و عملکردهای کنترلی روترها و سایر زیرساختهای لایه دوم شبکههای معمولی با استفاده از یک رابط برنامهنویسی است. بیشتر روترها و تجهیزات شبکه کنونی این دو عملکرد را با هم ادغام میکنند. این امر تنظیم زیرساخت شبکه؛ در هنگام افزودن دهها یا صدها ماشین مجازی جدید به مرکز داده، را به کاری بسیار دشوار تبدیل میکند. در چنین شرایطی با افزوده شدن هر سرور مجازی جدید، باید آدرسهای شبکه، قوانین فایروالها و سایر پارامترهای شبکه را تنظیم کرد. اگر بنا باشد این تنظیمات به صورت دستی انجام شوند، به زمان بسیار زیادی نیاز خواهند داشت و برای افزودن دهها یا صدها ماشین مجازی در یک زمان مقیاسپذیر نیستند. خودکار کردن این تنظیمات چندان راحت نبوده است. هرچند برخی تولیدکنندگان تجهیزات شبکه ابزارهایی ابتدایی را برای این کار عرضه کردهاند، این ابزارها مشکلدار و اغلب اختصاصی بودهاند. بسیاری از دپارتمانهای IT از LAN مجازی استفاده میکنند تا بتوانند شبکه فیزیکی را به بخشهای کوچکتری تقسیمبندی کرده و مدیریت بهتری روی بهینهسازی ترافیک و سایر تنظیمات داشته باشند. اما vLANها نیز به درستی مقیاسپذیر نیستند. در مقیاس بالا حجم عظیم دادهای که جابهجا میشود مدیریت بخشهای مختلف را با فشار بیشتری روبهرو میکند. پایههای نوین SDN حاصل تلاشهای دو استاد علوم کامپیوتر است. نیک مککون (Nick McKeown) از استنفورد و اسکات شنکر (Scott Shenker) از برکلی به همراه برخی از دانشجویانشان این مفهوم را از نو تعریف کردند. پروژه آنها اتان (Ethane) نام داشت و حدود 15 سال پیش شروع شده بود. هدف این پروژه افزایش امنیت شبکه با استفاده از یک سری پروتکل مبتنیبر جریان داده (Flow-based) بود. یکی از دانشجویان درگیر در این پروژه مارتین کاسادو (Martin Casado) بود که یکی از نخستین استارتآپها را برای کسب درآمد از SDN تأسیس کرد. او در سال 2012 شرکتاش را به VMware فروخت. یکی از مهمترین دستاوردهای این پروژه ایجاد پروتکل جدیدی برای شبکه با نام OpenFlow بود. در حال حاضر، گوگل و فیسبوک نیز به استفاده از این پروتکل در امور مرتبط با مراکز داده روی آوردهاند. بنیادی نیز برای ترویج و راهبری فرآیندهای استاندارد مهندسیسازی این پروتکل تأسیس شده است که Open Networking Foundation نام دارد (شکل4).
شکل 4: توپولوژی Openfloew با استفاده از OpenFlow میتوان به شیوهای قابلبرنامهریزی روی چگونگی راهاندازی و از کار انداختن شبکهها براساس افزایش یا کاهش تعداد ماشینهای مجازی دست یافت. تعیین مشخصات دقیق برای این رابطهای برنامهنویسی مدیریت شبکه، کلید موفقیت SDN و OpenFlow است. اکنون که پای VMware نیز به OpenFlow باز شده است، به نظر میرسد باید منتظر محصولات بیشتر و پشتیبانی بهتری برای آن باشیم. همچنین، شاید تا زمانی که استانداردها تعیین نشده باشند، برخی شرکتها نمونههای جایگزینی را هم معرفی خواهند کرد. SDN هماکنون برای یک مورد خاص بسیار مفید است: تنظیمات ابرهای ترکیبی (Hybrid Cloud)، یعنی جایی که برخی سرورهای شما در سازمان خودتان مستقر باشند و برخی در مراکز داده یا سرورفارمهای یک سرویسدهنده دیگر. درست به همین دلیل است که گوگل (و البته دیگران) از آنها برای اتصال تعداد زیاد سایتهای بینالمللیشان استفاده میکنند. با OpenFlow آنها میتوانند به ظرفیتهای جدیدی در سرتاسر جهان دست پیدا کنند و تمام این ظرفیت را مانند یک مرکز داده واحد مورد استفاده قرار دهند. با این همه، SDN نوشداروی تمام مشکلات نیست. در حال حاضر شاید برای مدیران IT بهتر باشد که تنظیمات و راهاندازی شبکهها را به صورت دستی انجام دهند تا بخواهند تمام زیرساخت موجود را دور ریخته و از تجهیزات جدید سازگار با SDN استفاده کنند. تولیدکنندگانی که سهم عمدهای در بازار تجهیزات زیرساخت شبکه دارند، هنوز از SDN و OpenFlow عقب هستند یا به سمت آن نمیروند. یک دلیل شاید این باشد که SDN را تهدیدی برای کسبوکار فعلیشان به شمار میآورند. البته با معمولتر شدن SDN و کاملتر شدن پروتکلها این وضعیت بهیقین تغییر خواهد کرد.
پشتیبانگیری بهعنوان سرویس در حالی که امور بیشتر و بیشتری به سرویسهای وبی واگذار میشوند، یکی از چالشهای اصلی هنوز قابلیت پشتیبانگیری از طریق اینترنت است. چنین امکانی در بعضی موارد بسیار مفید خواهد بود. به عنوان نمونه، میتوان به بازیابی دادهها بعد از وقوع حوادث طبیعی، بازیابی سریع پس از خرابی در سرویسهای ابری یا برونسپاری کردن فرآیند پشتیبانگیری به سایر خدماتدهندگان اشاره کرد. موارد دیگری نیز در این امر تأثیرگذار هستند. نخست اینکه ایجاد یک مرکز داده در محلی به خارج از سازمان هزینه زیادی دارد و نیازمند نیروی متخصص و برنامهریزی زیادی است. اما با راهاندازی آن شرکت میتواند بلافاصله پس از وقوع حوادث دوباره شبکه و جریان دادههای خود را بازیابی کند. با همکاری خدماتدهندگانی مانند Trustyd.com که سرویسهای مدیریتی را فراهم میکنند و تولیدکنندگان تجهیزاتی مانند QuorunLabs راههای بهتری هم وجود دارد. این راه بهتر «پشتیبانگیری به عنوان سرویس» است (شکل5).
شکل 5: معماری سیستم QuorumLabs؛ این شکل نشان میدهد که این سیستم چگونه میتواند سرورهای ویندوزی را از طریق اینترنت تکثیر کرده یا از آنها پشتیبان بگیرد. هر دوی این شرکتها تجهیزات پشتیبانگیری از راهدور (البته، با شیوه کار متفاوت) را به فروش میرسانند. تجهیزات Trustyd در ابتدا به شبکه محلی شما متصل شده و پشتیبانهای اولیه را با سرعت بالا تهیه میکنند. این یکی از محدودیتهای هر سرویس پشتیبانگیری ابری است. چراکه ایجاد نسخههای پشتیبان اولیه نیازمند ارسال حجم عظیمی از اطلاعات از طریق اینترنت است. این کار ممکن است به روزها یا هفتهها زمان نیاز داشته باشد. هنگامی که این کپی اولیه ساخته شد، تجهیزات به محلی خارج از سازمان منتقل شده و از طریق اینترنت با شبکه همگام و بهروز میشوند. تجهیزات Quorum با اجرای کپیهای مجازی سرورهایی کار میکنند که در خارج سازمان نگهداری میشوند و با سرورهای فیزیکی داخل مرکز داده سازمان سینک میشوند. هر اتفاقی که برای مرکز داده یا اتصال اینترنتی آن بیافتد، سرورهای مجازی میتوانند بهسادگی و در چند دقیقه آنلاین شوند. این تنها یکی از جنبههای مشکلات احتمالی در «پشتیبانگیری به عنوان سرویس» است! موضوع دیگر درک «اشکالات مربوط به کلاود» (cloud-base failure) است و این که چنین مشکلی چه تأثیری ممکن است بر عملیات در حال اجرا داشته باشد. با توجه به اینکه شرکتهای بیشتری به مجازیسازی زیرساختهای مرکز داده روی آوردهاند و برنامههای مبتنیبر کلاود بیشتری را توسعه میدهند، تشخیص اینکه نقاط آسیبپذیر سیستم کدامها هستند و درک چگونگی برطرف کردن آنها از اهمیت زیادی برخوردار است. درک اینکه کدام ماشین مجازی به کدامیک از ماشینهای دیگر وابسته است و اینکه چگونه باید سرویسها را با ترتیب خاصی از نو راهاندازی کرد، نیاز به برنامهریزیهای دقیق و دشواری دارد. یک ایده جالب سیستمی است که نتفلیکس پیاده کرده است. این شرکت مجموعهای از ابزارها را توسعه داده است که Chaos Monkey نامیده میشوند و بهتازگی نیز بهصورت عمومی منتشر شدهاند. نتفلیکس یکی از بزرگترین مشتریان سرویسهای وب آمازون است و برای اطمینان از این که میتواند به عرضه خدماتش ادامه دهد، بهصورت پیوسته و از روی عمد برخی قسمتهای زیرساخت آمازونیاش را از کار میاندازد. Chaos Monkey بهصورت دائم Auto Scaling Groupهای آمازون را اسکن کرده و ماشینهای مجازی متعددی را در یک گروه خاص از کار میاندازد. نتفلیکس کدهای منبع این برنامه را روی گیتهاب منتشر کرده و مدعی شده است که با کمترین تلاش میتوان این کدها را برای کار روی هر خدمات دهنده ابری دیگری بازطراحی کرد. اگر شما از ASG آمازون استفاده نمیکنید، این موضوع شاید مشوقی برای روی آوردن به این سرویس باشد. این سرویس یک ابزار اتوماسیون قدرتمند است که و به شما کمک خواهد کرد نسخههای جدیدی از سرورهایتان را با افزایش بار کاری به راه بیاندازید یا نسخههای بیکار را خاموش کنید. حتی اگر پیادهسازی ابری شما سبک باشد، ممکن است در شرایطی نیاز به توان پردازشی بیشتری داشته باشید و در این شرایط بهتر است برای رفع مشکل به توانایی برنامهنویسی خودتان اکتفا نکنید و حتی محتاج متخصصان IT نیز نشوید. ASG مدیریت بارهای پردازشی متغیر به کمک سرویسهای AWS آمازون را بسیار ساده میکند. Chaos Monkey گام بعدی در انقلاب سرویسهای ابری و اتوماسیون شما است. ایده این است که این برنامه را برای چند ساعت محدود اجرا کنید و در این مدت مهندسان نیز برای برطرف کردن مشکلاتی که این برنامه با از کار انداختن ماشینهای مجازی در خدمات ابری شما بهوجود میآورد، آماده باشند و تواناییهای خود را محک بزنند.
فایروالهای حساس به برنامه فایروال فناوری شناختهشدهای است، اما چندان هوشمند نیست! سازمانهای مدرن به درک عمیقتری از تمام برنامهها و کارکردهایی که روی شبکههایشان در جال انجام است احتیاج دارند. به این ترتیب، بهتر میتوانند سازمان را کنترل کرده و از آن دفاع کنند.در روزهای نخست فعالیت نسل اول فایروالها پاسخ دادن به پرسشهایی که در ادامه آمده است بسیار دشوار بود: آیا کاربران فیسبوک حجم زیادی از پهنای باند شرکت را مصرف میکنند؟ آیا کسی در حال ارسال اطلاعات سازمانی (مثلاً اطلاعات مشتریان یا حسابهای بانکی) از طریق یک ایمیل شخصی است؟ تغییر چه چیزی در شبکه باعث کند شدن برنامههای وبی شرکت شده است؟ آیا شرکت برای برقراری کنفرانس اینترنتی و استریم ویدیو پهنای باند کافی در اختیار دارد؟ تأثیر انجام این کار روی شبکه چه خواهد بود؟ به لحاظ تجاری زمان مناسب پاسخدهی یک برنامه حیاتی در دفاتر مرکزی و شعبهها چه اندازه است؟ فایروالهای جدیدتر میتوانند به این سوالات و بسیاری نمونههای دیگر پاسخ دهند، چرا که آنها به «برنامه» حساس هستند. به عبارت دیگر، میفهمند که برنامهها چگونه با شبکه و اینترنت تعامل میکنند. این فایروالها میتوانند گزارشهایی تقریباً بیدرنگ را برای مدیران سیستم فراهم کنند و این کار را به صورت ارائهای گرافیکی از ترافیک شبکه انجام میدهند. این سری جدید از محصولات فایروال و بازدید بستهها (Packet) توسط نامهای بزرگی چون اینتل/مکآفی یا BlueCoat Networks و Palo Alto Networks عرضه میشوند. فایروالهای قدیمی دستگاههای به نسبت سادهای بودند. یک سری قواعد برای این فایروالها تعریف میشد که در این قواعد تعدادی از پورتها و پروتکلها و امکان عبور یا مسدود شدن دادههای آنها مشخص شده بود. اگر برنامهها درست کار کرده و از پورتهای پیشبینی شده استفاده میکردند (مثلاً انتقال فایل روی پورتهای 20 و 21 یا ایمیل روی پورتهای 25 و 110)، این سیستم جواب میداد. با ظهور برنامههای مبتنی بر وب، سیستم پورت و پروتکل دیگر کارایی ندارد؛ همه برنامههایشان را روی پورت 80 و 443 اجرا میکنند که دلیل اصلی آن همان فایروالهای مبتنیبر پورت و پروتکل است. اکنون تشخیص ترافیک برنامههای حیاتی و ترافیک فردی که از شبکههای p2p فایل دانلود میکند (و باید متوقف شود) دشوار شده است(شکل6).
شکل 6: فایروال سازمانی مکآفی نمونهای از نسل جدید ابزارهای حساس به کاربرد است. در این تصویر حبابهای رنگی حجم اتفاقات روی داده و واکنشهای فایروال را برای یک منبع خاص (فردی در سازمان) و یک مقصد خاص (کاربردی خاص) نشان میدهند. هرچه حباب بزرگتر باشد به معنای ترافیک بیشتر است. یکی دیگر از خصوصیات فایروالهای پیشرفته این است که میتوانند به تغییرات ایجاد شده در شبکه نگاه کرده و دلیل آن را بیابند یا با نمایش خط سیر زمانی تغییرات الگوی ترافیک شبکه به رفع مشکلات یا یافتن دستگاههای یا تنظیمات معیوب کمک کنند. در نهایت این امکان را برای مدیران سیستم فراهم میکنند که جنبههای مختلف یک برنامه را کنترل کنند. مثلاًهمه کاربران بتوانند پستهای Wall فیسبوکشان را ببینند، اما در ساعات کاری نتوانند چیزی در فیسبوک پست کنند.
از اینجا به کجا میرویم؟ این شش جریان، مراکز داده را بهگونهای تغییر میدهند که بتوانند با شبکههایی با سرعتهای بالاتر و پیشرفتهای بیشتر در زمینه مجازیسازی کار کنند. اما این تنها بخشی از داستان است. تحولات دیگر هم در راه است. رایامحک پردازش www.rayamahak.ir متن کامل 🔻 araycode.ir/news_view.php?number=13920414072303araycode.ir/